عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
مقدمه قیام قیامت آسا و حادثه ی حماسه آفرین کربلا از جامعیت و کمالی برخوردار است که آن را جهانی و جاودانه ساخته است و فراتر از زمان، زبان و زمین « بر عقل و دل» آدمیان القا و ابلاغ نموده است؛ چه اینکه از سرچشمه ی زلال الهی- انسانی، توحیدی و عدالت محورانه نشأت گرفته است و با فطرت انسان و سرشت او گره خورده است؛ چنان که در جریان « خلافت الهی» از آدم ابوالبشر علیه السلام براساس : « فتلقی آدم من ربه کلمات»(1)؛ ظهور یافت و در این سیر خلقت و خلافت « نوع انسان» با امام حسین علیه السلام عجین شد؛ زیرا چه مقصود از کلمات « اسمای الهی» باشد « و علّم آدم الاسماء کلها»(2)؛ و چه اسمای قدسی و نوری پنج تن آل عبا(3) همه ناظر بر موقعیت حسین بن علی علیه السلام در هندسه ی هستی و حدوث و بقای عالم وجود و « علت غایی» آفرینش است؛ آنچنان که علامه جوادی آملی فرمودند:« مراد از کلمات چیزی جز اسمایی که به آدم علیه السلام تعلیم شد، نبود؛ یعنی کلمات تلقی شده، ظاهراً جزء همان اسماء بود...»(4). الف) نفی و نقد آنچه به نام اسلام مطرح بود؛ ب) اثبات و احیای آنچه از اسلام به نسیان و فراموشی سپرده شده بود؛ چه اینکه در خطبه ها و نامه های امام حسین علیه السلام چنین جنبش و جهشی، نیز احیای سنّت اصیل اسلامی( ایجابی- آرایشی) و اماته و میراندن بدعت ها ( سلبی- پیرایشی) کاملاً مشهود است و از رازهای قیام کربلا و فلسفه های نهضت حسینی به شمار می رود که فرمود:«... انا خرجت طلب الاصلاح فی امة جدی...»(8) یا « فان السنّه قد امیت و انّ البدعة قد احییت»(9)؛ پس تاریخ و جغرافیای طبیعی و معرفتی « اسلام ناب» وابسته و همبسته به نهضت حسینی است و نگاه ژرف و آگاهانه به چنین قیام جاودانه ای یک ضرورت علمی، عقلی و تاریخی است و بایسته و شایسته است که اصحاب فکر و ارباب اندیشه از منظرهای گوناگون و با رهیافت های معرفت شناختی، ارزشی شناسی، جامعه شناختی و فلسفه ی تاریخی و ... به این قیام توجه نمایند و نقش « انسان کامل» را در احیا و ابقای « اسلام کامل» یا تأثیر بنیادین عنصر امامت و ولایت را در خلوص، توانمندی و کارآمدی توحید و عدالت به عنوان دو مؤلفه ی محوری اسلام ناب محمدی (ص) درک و دریافت نمایند و از دل حادثه ی عظیم عاشورا، دانش و ارزش، جهان بینی و ایدئولوژی، حکمت علمی و عملی، سلوک و سیاست، جهاد و اجتهاد، عقلانیت و معنویت، معرفت و شریعت و تربیت و عدالت ناب اسلامی را استنباط نمایند تا کمال و جامعیت اسلام ناب در جوهره ی قیام حسینی تجلّی گردد که چنین قیامی تنها یک حادثه و پدیده ی تاریخی در یک ظرف زمان و مکانی و نقطه جغرافیایی خاص نبود، بلکه « کربلا» همه ی هستی و هسته ی فرهنگ و تمدن پویا و پایای اسلامی است و اگر « قیام عاشورا» بدون تحریف، انحراف، ارتجاع فکری، التقاط اندیشی، تحجر و جمودگرایی، عوام اندیشی و سطحی نگری، واپس گرایی و ... و با تعمّق و ژرف نگری، درست اندیشی و توجه همه جانبه و به انگیزه ها، اهداف، ریشه های پیدایش و گسترش و مسائل و مصائب، چهره های حماسی و تراژیک و صفحه های سفید و سیاه و ضیاء و ظلمت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، به یقین هماره الگوی فراگیر و اسوه ی حسنه ای برای همه ی آزادگان و آزادی خواهان و طالبان معرفت و معنویت و تربیت و عدالت خواهد شد و « گفتمان عاشورایی» فرا زمانی، فرا زمینی و فرا زبانی می تواند نقش احیاگرانه و اصلاح طلبانه در حیات انسانی داشته باشد و فرمول « کل ارض کربلا، کل شهر محرم و کل یوم عاشورا» را فرمول« انسانیت و تکامل» علم و عقلانیت، ایدئولوژی و تکنولوژی و تعالی و توسعه و الگوی عدالت فکری، اخلاقی و عملی و قسط فردی و اجتماعی قرار دهد و شاید یکی از رازهای ذکر امام حسین علیه السلام از سوی همه ی پیامبران الهی و یادسپاری امامان معصوم علیه السلام در همین نکته نهفته باشد که قیام کربلا، سنت و مکانیسم تحول و تکامل و گفتمان تفکر اصیل دینی و اخلاق ناب اسلامی و دکترین مدیریت و حکومت مبتنی بر « عدالت اجتماعی» است و انسان منهای عاشورا انسان منهای انسانیت و حریت و عدالت است؛ لذا در نوشتار حاضر به یکی از وجوه قیام کربلا که « راز ماندگاری» و « اسرار جاودانگی» و « فلسفه ابدیت» پایانی و مانایی آن است، با رویکردهای تاریخی، کلامی، فلسفی، عرفانی و اجتماعی می پردازیم و البته به صورت مجمل و فهرست وار به رازها و اسرار ماندگاری و گسترش امواج نهضت کربلا در دو بخش نظری- علمی و عملی- عینی اشاراتی خواهد شد و به همین دلیل با مقدمه حاضر در دو جنبه یاد شده، بحث را به پیش می بریم و نتیجه گیری می کنیم: 1. عوامل مانایی و پایانی نظری- علمی ناگفته نماند که تحلیل ماهوی قیام کربلا و بررسی عقلانی- واقعی چرایی و چگونگی نهضت عاشورا ما را به سوی عوامل علمی و نظری ماندگاری قیام اباعبدالله الحسین علیه السلام رهنمون می کند که به برخی از آنها در ادامه اشاره می کنیم. 1-1. توحید بودن قیام کربلا امام حسین علیه السلام انسان کامل و مظهر ولایت مطلقه و تجلّی توحید علمی و عینی است که دعای عرفه آن امام همام آکنده از « معرفة الله» و توحید الهی داشتن و « عبدالله» بودن اوست و حادثه ی کربلا ظهور عینی انگیزه، اندیشه، بینش و گرایش توحیدی آن امام علیه السلام می باشد؛ یعنی امام علیه السلام برای خدا، در راه خدا و به یاد خدا قیام کرد و از آغاز تا انجام و بدأ تا ختم نهضت، شعار و عمل او حکایت از توحید داشت که جمله ی « لا معبود سواک»(10) پس از شیر خوردن و از روی اسب به زمین افتادنش در میدان جهاد و شهادت و یا قبل از آن، در دل کارزار، نماز عاشقانه و موحّدانه را برپا داشتن و از « الله اکبر» و « بسم الله و بالله و علی ملّة رسول الله»(11) سخن گفتن، اوج توحید معرفتی و معرفت توحیدی امام علیه السلام و خلوص تمام در برابر معبود است و از « رضی الله رضانا اهل البیت»(12) حرف زدن نیز از توحید و عبودیت حکایت می نماید؛ بنابراین نهضتی که دارای « روح توحیدی» است، ماندگار و پایاست و هرگز، مردن، زوال و فروپاشی در آن راه ندارد؛ لذا توحیدی بودن نهضت از رازهای ماندگاری است. 2-1. قیام کربلا قرآنی بود( قرآنی بودن قیام کربلا) اباعبدالله الحسین علیه السلام در نامه ای به بزرگان کوفه نوشتند:« انا ادعوکم الی کتاب الله و سنّة نبیه»(13)؛ یعنی ایشان فلسفه و راز قیام خویش را دعوت به قرآن و سنت نبوی (ص)اعلام می نمایند و چون قرآن کتاب جاودانه و ابدی خدای سبحان است و قیام کربلا نیز دارای روح و صبغه ی قرآنی است، از ابدیت برخوردار است؛ چنان که خدای سبحان در باب قرآن فرمود:« انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون». پی نوشت ها : 1. بقره: 37. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:59 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
3-1. حاکمیت بینش قوی و بصیرت نافذ در قیام کربلا امام حسین علیه السلام با درک عمیق فضای فرهنگی- سیاسی و اجتماعی عصر خویش و درد دین و دینداری و فهم موقعیت امویان در نابودی ارزش های اسلامی و به فروپاشی کشاندن جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی در نقاب اسلام و پرده ی خلافت اسلامی و غفلت و جهالت مردم و عدم مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری خواصّ جامعه در یک حرکت هدفدارانه، روشمند، منقطی و وظیفه شناسانه « قیامی» را علیه حکومت جور و جبر، انحراف و ارتجاع، فساد و تباهی آغاز کرد تا درس ها و عبرت هایی را به همه تاریخ نشان دهد و راه دینداری توأم با دانایی و درک و درد دینی را با جهاد، عشق، شور و شیدایی، ایثار و نثار، خون دل خوردن و خون دادن بازنماید و بصیرت و صبر، شکیبایی و شکر، شیدایی و شرح صدر، شناخت و شکوفایی و شور و شعور را توأمان در قیام کربلا نشانه رفته و نشان دهد و آیینه ای در کربلا نشاند که همه ی انسان ها در طول تاریخ، خویش را در آن دیده و نقد و تأویل نمایند... چون امام حسین علیه السلام می دانست چرا و چگونه، با چه هدف و سرانجامی قیام می کند. او آن روز که پس از پیشنهاد بیعت با « یزید»( آن جرثومه فساد فکری و فعلی و نمونه انحراف عقیدتی و انحطاط اخلاقی) فرمود:« و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامّة براع مثل یزید»(1)، کاملاً آگاه بود که چه می کند و چه حوادث تلخی در پیش روی اوست؛ یا با درک و از سر سوز دل فریاد زد که « انی لا اری الموت الا السعادة و لا الحیوة مع الظالمین الا برما»(2): من مردن را برای خودم سعادت و زندگی با ستمگران را موجب ملامت می بینم؛ همچنین فرمود:« الا و ان الداعی ابن الداعی قد رکز بین الثنتین بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة»(3).
4-1. جامعیت قیام کربلا نهضت حسینی از جامعیت ویژه ای برخوردار بود. استاد مطهری در این زمینه می فرمایند:« وقتی بخواهیم به جامعیت اسلام نظر بیفکنیم، باید نگاهی هم به نهضت حسینی بکنیم. می بینیم امام حسین علیه السلام کلیات اسلام را در کربلا به مرحله ی عمل آورده، مجسم کرده است؛ ولی تجسّم زنده و جاندار حقیقی و واقعی، نه تجسم بی روح. انسان وقتی در حادثه ی کربلا تأمل می کند، اموری را می بیند که دچار حیرت می شود و می گوید اینها نمی تواند تصادفی باشد و سرّ اینکه ائمه ی اطهار علیه السلام این همه به زنده نگه داشتن و احیای این خاطره توصیه و تأکید کرده و نگذاشته اند حادثه ی کربلا فراموش شود، این است که این حادثه یک اسلام مجسم است. نگذارید این اسلام مجسم فراموش شود.»(6)
5-1. حق و حقیقت محوری قیام کربلا از حقانیت ویژه ای برخوردار بود و چون ضیائی در ظلمت فکری و اخلاقی و نوری در تاریکی عقاید و اعمال، درخشیدن گرفت و دل های مرده را زنده و چشم های خفته را بیدار و عقل های از کار افتاده را فعال ساخت و حسین علیه السلام که مظهر حقّ محض بود، در حاکمیت باطل جوشید و خروشید و از عدم عمل به حق و رواج باطل سخن گفت و علیه این جریان نقابدار و منافقانه مبارزه کرد تا خط نفاق و کیفر نقابدار را با افشاگری نظری و عملی رسوا سازد و اسلام بدلی و یزیدی را مهجور و منزوی و اسلام اصیل و حسینی را شاهد بازار کند که فرمود:« الا ترون ان الحق لا یعمل و ان الباطل لا یتناهی عنه»(8). حضرت روش و سیره ی قیام و نهضتش را روش و سیره نبوی و علوی معرفی کرد و فرمود:« اسیر بسیرة جدی و ابی علی بن ابیطالب علیه السلام...»(9)
6-1. عدالت خواهی و عدالت گستری یکی از عوامل ماندگاری قیام کربلا، روح عدالت خواهانه و عدالت گسترانه ی آن بود؛ چه اینکه امام علیه السلام در یک تحلیل جامع و بینش دقیق اسلامی و جامعه شناسی همه جانبه، به این نتیجه رسیدند که پیام عملی و اجتماعی اسلام، یعنی « عدالت اجتماعی» در معرض نابودی و تهدید جدی است و مدیریت دینی و حکومت اسلامی عدالت اجتماعی را به دلیل تکاثر طلبی، نژادپرستی، شهوت رانی و انحراف اخلاقی، ارتجاع به جاهلیت فکری- رفتاری قبل از اسلام و ... نه تنها از دست داده، بلکه یک گوهر فراموش شده تلقی کرده است و « عدالت اسلامی» از حیث مفهوم و مصداق تحریف و ترور شده است؛ لذا جهادی با هدف تحقق عدالت فکری، اخلاقی و اجتماعی را شروع کردند و با مظاهر ظلم و استبداد، تبعیض و شکاف طبقاتی مبارزه کردند؛ پس قیام کربلا در برابر ارزش های تغییریافته، عدالت فراموش شده، سیستمی نهادینه شدن فساد، فقر و تبعیض، شیوع رذایل اخلاقی، فقدان معنویت و عدالت خواهی، زنده شدن معیارهای جاهلی، نژادپرستی، تکاثرطلبی و اشرافیت و ... صورت گرفت.(12)
پی نوشت ها : 1. همان؛ ص 11. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:58 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
2. علل عملی- عینی مانایی قیام کربلا اگرچه برخی از علل و ریشه های نظری- علمی، صبغه و سیاق عملی- عینی نیز داشته اند، اما بیشتر در چهارچوب و کانون علمی- معرفتی قرار می گیرند. در این قسمت به برخی از علل و ریشه های عملی- عینی ابدیت و جاودانه شدن قیام عاشورا اشاراتی مجمل خواهیم داشت.
1-2. تبیین فلسفه و حکمت قیام توسط خود امام علیه السلام به یقین هیچ کس به اندازه ی خود امام علیه السلام نمی تواند هدف ها، انگیزه ها و فلسفه ی قیام خویش را توضیح دهد؛ چه اینکه امام علیه السلام حرکتی منطقی، هدفدار، روشمند و آگاهانه را شروع کردند؛ هدف هایی چون: احیا و زنده نگه داشتن اصول و ارزش های اصیل و حقیقی اسلام، اصلاح امت محمدی (ص)از حیث فکری- اخلاقی و اجتماعی.
2-2. کلی، نوعی و انسانی بودن قیام کربلا قیام امام حسین علیه السلام هرگز شخصی، قومی و نژادی نبوده است، بلکه صرفاً مکتبی، ارزش گرایانه و حقیقت جویانه بود و انقلابی درونی و برونی ایجاد کرد و نور و فروغی در دل تاریکی های عقیدتی- اخلاقی جامعه افروخت تا امید، حرکت و حرارت، شور و شعور و شیدایی ایجاد کند و بعثتی دوباره بیافریند.(1)
3-2.الهی بودن انگیزه ی قیام و هدف های نهضت از جمله عوامل عملی و واقعی ماندگاری قیام کربلا همان خدایی بودن یا رنگ الهی داشتن قیام بود که در حد اعلی، روح نهضت حسینی را تشکیل می داد و هیچ انگیزه ی خودخواهانه، دنیاطلبانه، زراندوزانه و تزویرگرانه و زورمدارانه در آن دیده نمی شد؛ نهضتی خالص برای خدا و رضوان الهی بود؛ چنان که امام حسین علیه السلام از مبدأ تا پایان قیام خدا را در نظر گرفت و تنها تکلیف و مسئولیت الهی را مبنای حرکتش قرار داد و در فرجام قیام که به « شهادت» او منجر شد نیز سخن از « رضا بقضائک، تسلیماً لامرک، لا معبود سواک» سخن می گفت و همیشه و همه جا از توحید، حق، آزادی خواهی و حرّیت طلبی، عزّت و کرامت الهی- انسانی، عدالت، ارزش های اسلامی، امر به معروف و نهی از منکر فریاد می زد و همه چیز خویش را در راه خدا و برای احیای مکتب اسلام و منطق « وحی» فدا نمود و تنها بندگی خدا، اطاعت از اوامر الهی و خلوص و صداقت همراه با صبر و حلم و بردباری در برابر مشکلات، مصائب و ملالت ها و ملامت ها می توانست « علل پیروزی حقیقی» و جاودانگی و قدسی بودن قیام حسینی قرار گیرد.
4-2. نقش امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب (س)و اهل بیت امام علیه السلام در مانایی و جاودانگی قیام کربلا به یقین یکی از اسرار ماندگاری و فلسفه ی جاودانگی قیام کربلا نقش عملی امام چهارم علیه السلام و زینب(س) قهرمان کربلا و سخن پیامبر (ص)در عالم رؤیا به امام حسین علیه السلام است که فرمود:« ان الله شاء ان یراک قتیلاً و ان راهن سبابا»(2).
5-2. توصیه های مؤکد و مکرر امامان معصوم علیه السلام بر زنده نگه داشتن قیام کربلا از طرق مختلف مشروع و معقول این مسئله، یعنی توصیه های مکرر امامان معصوم علیه السلام بر زنده نگه داشتن قیام کربلا، از جمله عوامل مهمّ ماندگاری نهضت کربلاست؛ زیرا یکی از اسرار سفارش به خواندن « زیارت عاشورا»، برپایی مجالس و محافل حسینی علیه السلام و افشای تحلیلی- عقلانی مسلک و مکتب یزیدیان و امویان است؛ چه اینکه التزام عملی و متعبّدانه دوستداران اهل بیت علیه السلام و عاشقان مکتب عاشورا نسبت به زنده نگه داشتن محرم و صفر و یاد و نام امام حسین علیه السلام و کربلا نقش بسزایی در جاودانگی قیام کربلا داشته است.(5)
6-2. نقش امامزادگان در بقای نهضت حسینی امامزادگان که در آفاق و اکناف بلاد اسلامی، هریک پخش شده اند و در هنگامه حیات، در حال قیام علیه کفر و ظلم نیز بودند و برای آگاهی بخشی و معرفت آموزی مسلمانان تلاش وافی داشتند، نقش برجسته ای در زنده نگه داشتن شور و شعور حسینی و جلوات و جذبات قیام کربلا ایفا کردند.
7-2. نقش عالمان دین و دانشمندان و فقیهان اسلامی و روحانیون در احیای آثار قیام کربلا نباید فراموش گردد. عالمان دین در راستای تحلیل فلسفه ی قیام کربلا، تبیین شخصیت امام حسین علیه السلام و حادثه ی عاشورا و افشای ظلم و ستم های بیدادگران اموی و عباسی و ... و پاسداشت یاد و نام امامان و معارف و آموزه های اهل بیت علیه السلام نقش خطیری داشتند و در یادسپاری عقلی، عاطفی، عرفانی و سیاسی- اجتماعی نهضت عاشورا رسالت مهمّی را به انجام رساندند و در برابر تحریف ها و انحراف های فرهنگی- تاریخی و محو آثار قیام کربلا از سوی خلفای جور و جبر ایستادگی کردند و با آگاهی و بصیرت و صبر و مقاومت درس ها و عبرت های عاشورا را به نسل های مختلف رساندند.(6)
8-2. ماهیت عاشورا و هویت حقیقی قیام کربلا یکی از عوامل ماندگاری نهضت کربلا ماهیت و چیستی انقلابی حماسه آفرین این قیام بود که دو عنصر « توحید و عدل» را شعار و جوهره ی خویش قرار داد و توانست سرچشمه نهضت های انقلابی- اجتماعی در طول تاریخ قرار گیرد: از قیام توّابین، زید بن علی و ... تا نهضت اسلامی ایران و حتی الهام بخش شدن برای نهضت های آزادی خواهانه جهان، مثل گاندی و ...(7)
پی نوشت ها : 1. ر.ک به: مرتضی مطهری؛ مجموعه آثار؛ ج 17، صص 105-108 و 442-455. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:57 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
عوامل و ریشه های ماندگاری قیام کربلا در عصر حاضر یکی از مسائل مهم در پایایی و مانایی قیام کربلا این است که بشناسیم و بیابیم که چه مؤلفه ای عامل خلوص، توانمندی و کارآمدی و ابدیت و جاودانگی نهضت کربلا در عصر جدید و در میان انسان معاصر و دنیای نوین خواهد شد.
نتیجه گیری قیام کربلا از جامعیتی برخوردار است که می توان از آفاق گوناگون و مناظر مختلف به آن نگریست و آن را به تحلیل کشاند و چون چشمه ساری زلال و عمیق تمام نشدنی و نعمتی فزاینده است که به حقیقت مصداق « کوثر» است؛ کوثری که خدای سبحان به امام حسین علیه السلام بخشید و در قبال آن قربانی ها داد که « علی اکبرعلیه السلام» از زمره ی آنها بود و به تعبیری، مصداق این شعر است:
پی نوشت ها : 1. ر.ک به: شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی؛ ص 227-255. حماسه و عرفان؛ ص 310-318 و علامه محمدتقی جعفری؛ حادثه کربلا در مثنوی؛ گردآوری محمدرضا جوادی، ص 24-77. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:56 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
چکیده حماسه ی عاشورا پس از قرن ها، همچنان بر تارک تاریخ می درخشد و جان تشنه ی انسان های حقیقت جو را سیراب می سازد. این تأثیرگذاری شگرف، نشان از ژرفا و ابعاد و زوایای پیدا و پنهان بسیار در این رویداد عظیم دارد. در این میان، بعد عاطفی و حماسی این حادثه بیشتر مورد توجه قرار گرفته، گرچه در کنار آن، رویکرد تحلیلی نیز به تدریج جای خود را در منظومه ی فکری اندیشمندان، مورخان و مصلحان باز کرده است که در آن، افزون بر چشم دل، با چشم عقل و خرد نیز به این واقعه نظاره می شود.
مقدمه واقعه ی عاشورا، رویدادی است که تاریخ اسلام و بلکه بشریت، همانندی برای آن سراغ ندارد. فرهنگ عاشورا ابعاد مختلفی دارد و از جنبه های گوناگون قابل تحلیل و بررسی است. در میان ابعاد گسترده ی این رویداد بزرگ، به بُعد عاطفی آن بیش از ابعاد دیگر عنایت شده است؛ اما در کنار این برخورد، به تدریج رویکرد تحلیلی به این واقعه نیز شکل گرفته است که در آن، افزون بر چشم دل، با چشم عقل و خرد نیز به این واقعه نگاه می شود.
دیدگاه اول: هدف قیام، تعبد به شهادت براساس این برداشت، تعبد بر اجرای فرمان الاهی باعث شد تا امام از تسلیم و تعبد، پای در راه نهد و حرکت عاشورایی را آغاز کند. مشیت خدای تعالی بر این قرار گرفته است که حضرتش را در خون، غلتان، و خاندانش را اسیر دست دشمنان ببیند.(1) امام با آگاهی از این دستور، تمام هستی خویش را در طبق اخلاص نهاد و آن را بی چون و چرا تقدیم حضرت حق نمود. براساس این دیدگاه حرکت عاشورایی به دلیل آنکه سرانجامش در آغاز پیدا بود، در حوصله ی تدبیر و عقل نمی گنجد و راهی برای توجیه آن، جز تعبد نمی ماند. بقیه در ادامه مطلب [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:49 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
دیدگاه دوم: شهادت امام حسین، فدیه ی گناهان امت رویکرد اول، در چند سده ی اخیر گاه صبغه ای افراطی نیز به خود گرفته است. برخی از اندیشمندان و عالمان دینی بر آن رفتند که امام به استقبال شهادت رفت تا افزون بر قرب به درگاه حق و تعالی معنوی آن حضرت و یارانش، باعث شود که شیعیان گنهکار به واسطه ی عزاداری و گریه ی بر او، مورد مغفرت و رحمت ربوبی قرار گیرند و از وجود او در آخرت بهره برند. بقیه در ادامه مطلب [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:48 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
دیدگاه چهارم: فلسفه ی قیام، فقط احیای حکومت اسلامی براساس این نگرش که از آن به «نگره ی انقلابی به حادثه ی کربلا» نیز می توان تعبیر کرد، امام در قیام خود، تنها یک هدف را دنبال می کرد و آن عبارت بود از براندازی حکومت طاغوت و تشکیل حکومت دینی براساس سنت محمدی(ص) و علوی(ع). در این دیدگاه، روند مسایل، حوادث و رفتارهای امام کاملاً بشری انگاشته می شود و در تبیین انگیزه ی کلامی و اعتقادی امام نیز بر همان اساس مشی می گردد. امام حرکتی انقلابی را بر ضد ظلم و باطل، و به قصد استیلا بر حکومت آغاز کرد و از ابتدا تا انتهای نهضت، تنها همین امر، محور و خط مشی رفتار و گفتار امام بوده است. طرف داران این نظر می کوشند تا ثابت کنند که حرکت امام پیش از برخورد با سپاه ابن سعد، براساس گمان امام به پیروزی بوده است و از آنجا که این گمان مستند به امارات و شواهد فراوان بود، بنابراین، قیام امام برای رسیدن به حق خود، نه تنها امری عقلایی است، بلکه انجام آن بر امام واجب است. از این نقطه نظر، اوضاع و شرایط تاریخی در زمان حکومت یزید، مانند تشکیل نیروهای داوطلب در کوفه و بیعت آنان با مسلم بن عقیل، ضعف حکومت نوپای یزید، آمادگی افکار عمومی و شایستگی امام برای حکومت، به صورت کامل برای شروع نهضت آماده بود و در این موقعیت، احتمال پیروزی بیش از پنجاه درصد بوده است. این تحلیل بسیار تلاش می کند تا با بحث های تاریخی و جامعه شناسانه ضریب امکان براندازی خلافت اموی را در درجه ای بالا نشان دهد تا در این راستا، نظریه ی انقلاب که توفیق آن در گرو این امکان است، اثبات شود.
نقد و نظر در این بخش تلاش می کنیم با نقد برخی از مؤلفه های این دیدگاه، نقاط قوت و ضعف آن را نمایان سازیم. بقیه در ادامه مطلب [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:47 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
مقدمه حادثه عاشورا، بی شک از عظیم ترین رخدادهایی بود که در تاریخ بشری موجی عظیم پدید آورد و مسلمانان و غیرمسلمانان را با ارزش های متعالی و مفهوم حیات هدفدار آشنا ساخت و انگیزه های مبارزه برای حفظ کرامت انسان و نفی سلطه ی ستم را در انسان ها ایجاد یا تقویت نمود. هر اندازه که مسلمانان و انسان های حق طلب با درس های نهفته در آن حرکت خونین و عمیق آشناتر شده، از آن بهره برده اند، به همان میزان عزتمند و بزرگوار زیسته و پایه های حکومت طاغوت ها را لرزانده اند. درس هایی که از عاشورا
1. اصلاح طلبی و ظلم ستیزی نهضت عاشورا به لحاظ ماهیت اسلام خواهی، اصلاح طلبی و ظلم ستیزی اش، همواره الهام بخش انقلابیون و حرکت های اصلاحی بوده است. انقلاب اسلامی ایران نیز از آن سرچشمه سیراب شد و از محتوای عاشورا الهام گرفت، این الهام گیری هم از سوی رهبر انقلاب بود و هم از ناحیه مردم؛ چه اینکه شرایط سیاسی و اجتماعی ایران قبل از انقلاب، شبیه دوران بنی امیه بود. فساد و ظلم حاکمیت داشت. اسلام در حال نابودی بود. تبلیغات ضد اسلامی در اختیار طاغوت بود. ابتذال فرهنگی و غربزدگی، معروف شدن منکر، منکر شدن معروف، به زندان افتادن آزادمردان، حیف و میل بیت المال در راه عیاشی های طاغوت، همه، شرایطی را به وجود آورده بود که اصلاحی عمیق می طلبید تا زور به عنوان عامل استقرار حکومت نفی شود و معیارها و هنجارها حاکم گردد.
پینوشتها: *عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:42 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
2. پیوند عاطفی 3. پایداری و استقامت ایستادگیف مقاومت و پایداری، مقابله با عواملی که انسان را از تلاش در راه
4. نماز سعید بن عبدالله، از اصحاب شهید امام حسین بود که روز عاشورا، پیکر خود را سپر تیرهای دشمن ساخت تا امام حسین نمازش را بخواند، علاوه بر زخم شمشیرها و نیزه هایی که بر بدن داشت، سیزده تیر هم بر پیکرش نشسته بود که بر زمین افتاد و شهید شد.(8)
5. شهامت و شجاعت دلاوری و بی باکی برای مقابله با دشمن و نهراسیدن از خطرها و اقدام های دشوار، یکی از بهترین ملکات اخلاقی است که در حسین بن علی و یاران شهیدش و اسیران آزادی بخش جلوه گر بود. ریشه ی روح حماسی در میدان های نبرد، خصلت های فرد و زمینه های تربیتی اوست. وراثت خانوادگی نیز در شجاع بودن افراد مؤثر است.
پینوشتها: *عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:41 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
6. شهادت حاضر بودن، گواهی دادن و کشته شدن در راه خدا، در فرهنگ قرآنی، از شهادت با تعبیر « قتل فی سبیل الله» یاد شده است:« و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون»(1): به کسانی که در راه خدا کشته می شوند مرده نگویید، بلکه آنان زنده اند؛ ولی شما درک نمی کنید. نیز، خداوند مشتری اموال و جان های کسانی است که در راه او می جنگند، می کشند و کشته می شوند و پاداش بهشت از خداوند می گیرند:« ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون...»(2)؛ این فداکاری و از جان گذشتگی در راه خدا و دین، نهایت رستگاری انسان مؤمن است و آنان که جان خویش را بر سر دین می نهند، هم به کامیابی ابدی در آخرت می رسند، هم شهادت شان سرچشمه ی الهام و الگوی فداکاری برای دیگران محسوب می شود.
7. تأثیرگذاری تأثیری که حادثه ی کربلا و قیام حسین بن علی بر اندیشه مردم جهان، حتی غیرمسلمانان داشته، بسیار است. عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگی های دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهارنظرهای بسیاری درباره ی این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند. نقل سخنان همه ی آن کسان کتاب قطوری می شود؛ به ویژه که برخی از نویسندگان غیرمسلمان مستقلاً درباره ی این حادثه کتاب نوشته اند. در اینجا تنها تعدادی اندک از این نظرها( از مسلمانان و غیرمسلمانان) آورده می شود:
8. امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ عاشورا، حاکمیت ظلم یزیدی بزرگ ترین منکر اجتماعی است و مبارزه برای حاکم ساختن حق و قطع سلطه ی ستم، معروفی عظیم است. امر به معروف و نهی از منکر، از مهم ترین فلسفه های حماسه خونین کربلاست. سیدالشهدا در وصیتی که نوشته و به برادرش محمد حنفیه می سپارد، می فرماید:« انی ما خرجت اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظلما، انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی، ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیرة جدی و ابی علی ابن ابی طالب». این جملات به وضوح، نقش امر به معروف و نهی از منکر را در حرکت عاشورایی امام نشان می دهد. در زیارتنامه آن حضرت هم در این موضوع مطرح است:« اشهد انک قد اقمت الصلاة و آتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و جاهدت فی سبیل الله حتی اتاک الیقین». این تعبیرات، نشان دهنده ی عمق این فریضه ی دینی است که در متن جهاد خونین هم جلوه گر می شود و دامنه ی امر به معروف و نهی از منکر، از واجبات و محرمات جزئی و فرعی و فردی، حتی به قیام برای اقامه ی قسط و سرنگونی حکومت باطل و تغییر نظام فاسد اجتماعی هم گسترش می یابد.
پینوشتها: *عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور. [ سه شنبه 90/9/8 ] [ 4:40 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |