عطش (وبلاگ تخصصی ماه محرم و صفر) |
مدخل با فرا رسیدن مرگ معاویه و آغاز حکومت غاصبانه یزید، وی از استانداران و فرمانداران شهرها و نواحی خواست تا برای مشروعیت حکومتش از مردم، به ویژه از ابی عبد الله الحسین علیه السلام ، بیعت بگیرند. ناصحان کیانند و چند نفر بودند؟ این پیشنهاد کنندگان، که شاید تعدادشان به بیست نفر نرسد. به ترتیب عبارت بودند از: بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/5 ] [ 5:5 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
پیرمرد و قضاوت پیرمردی وضو می گرفت ، ولی درست وضو نمی گرفت ، امام حسن و امام حسین (ع) که کوچک بودند ، می دیدند. فکر کردند که اگر نزد او بروند و بگویند غلط وضو می گیری ، ناراحت می شود و خجالت می کشد . با هم قراری گذاشتند و نزد پیرمرد رفتند و گفتند : «ای شیخ ، نگاه کن وضوی کدام یک از ما درست است ». لباس عید امام رضا (ع) نقل می کند که نزدیک عید بود و حسن و حسین (ع) لباسی نداشتند . به مادر خود فاطمه (س) گفتند : «مادر ! کودکان مدینه برای عید خود را زینت کرده اند ، پس تو چرا ما را با لباس آرایش نمی کنی ؟». بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/5 ] [ 5:2 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
منبرپدر روز جمعه بود و خلیفه دوم ، عمر ، روی منبر مسجد بود. در آغاز سخنان او بود که امام حسین (ع) وارد مسجد شد و به عمر گفت : «از منبر پدرم پایین بیا». عمر گریه کرد و گفت : «راستی گفتی . این منبر پدر توست نه منبر پدر من» ؛ و از منبر پایین آمد.(1) سفارش پیامبر (ص) پیامبر (ص) درباره ی امام حسن و امام حسین (ع) سفارش زیادی می کرد و تا آن جا این دو را دوست می داشت ، که گاهی وقتی در مسجد مشغول سخنرانی بود و آنها وارد می شدند ، از بالای منبر پایین می آمد و آنها را در آغوش گرفته ، به بالای منبر می رفت و می فرمود «صدق الله العظیم انما اولادکم فتنه » ؛ راست گفت خدای ، بزرگ ، جز این نیست که فرزندانتان مایه ی آرامش شما هستند. (2) بر پشت پدر جابر می گوید دیدم که رسول خدا (ص) با دست و پا راه می رفت و حسن و حسین (ع) بر پشت آن حضرت سوار بودند و او می فرمودند : «بهترین شتر ، شتر شماست و شما ، بهترین سواران او هستید». (3) رفع تشنگی علی (ع) می فرماید : در جایی مسلمانان تشنه شدند و آب نبود. فاطمه (س) امام حسن و حسین (ع) را نزد رسول خدا (ص) آورد و فرمود : «آنها کوچک اند ، تحمل تشنگی را ندارند ». رسول خدا (ص) زبان خود را به دهان این دو کودک گذاشت تا تشنگی آنها برطرف شد و سیراب شدند.(4) بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/5 ] [ 4:59 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
[ شنبه 90/9/5 ] [ 4:58 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
کرامت و بزرگواری امام حسین(ع) روزی امام حسین(ع) از جایی عبور می کرد، جوانی را دید که به سگی غذا داد، به او فرمود: «چرا این گونه به این سگ مهربانی می کنی؟» او عرض کرد: می خواهم با خشنود کردن این حیوان غم و اندوه من مبدل به خشنودی گردد، اندوه من از این روست که من غلام یک نفر یهودی هستم و می خواهم از او جدا شوم. فرمانروایی بر تمام موجودات گر طبیبانه بیایی به سر بالینم بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/5 ] [ 4:51 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
بیانات مقام معظم رهبری عزت مندی درس بزرگ امام حسین علیه السلام : عاشورا یک حادثه ی تاریخی صرف نبود؛ عاشورا یک فرهنگ، یک جریان مستمر و یک سرمشق دائمی برای امت اسلام بود. حضرت ابی عبدالله علیه السلام با این حرکت - که در زمان خود دارای توجیه عقلانی و منطقی کاملا روشنی بود - یک سرمشق را برای امت اسلامی نوشت و گذاشت. این سرمشق فقط شهید شدن هم نیست؛ یک چیز مرکب و پیچیده و بسیار عمیق است.سه عنصر در حرکت حضرت ابی عبدالله علیه السلام وجود دارد: عنصر منطق وعقل، عنصر حماسه و عزت، و عنصر عاطفه... . عنصر دوم، حماسه است؛ یعنی این مجاهدتی که باید انجام بگیرد، باید با عزت اسلامی انجام بگیرد؛ چون « العزه لله و لرسوله و للمؤمنین ». مسلمان در راه همین حرکت و این مجاهدت هم، بایستی از عزت خود و اسلام حفاظت کند. در اوج مظلومیت، چهره را که نگاه می کنی، یک چهره ی حماسی و عزتمند است.اگر به مبارزات سیاسی، نظامی گوناگون تاریخ معاصر خودمان نگاه کنید، حتی آنهایی که تفنگ گرفته اند و به جنگ رویاروی جسمی اقدام کرده اند، می بینید که گاهی اوقات خودشان را ذلیل کردند! اما در منطق عاشورا، این مساله وجود ندارد؛ همان جایی هم که حسین بن علی علیه السلام یک شب را مهلت می گیرد، عزتمندانه مهلت می گیرد؛ همان جایی هم که می گوید: « هل من ناصر » - استنصار می کند - از موضع عزت و اقتدار است؛ آن جایی که در بین راه مدینه تا کوفه با آدم های گوناگون برخورد می کند و با آنها حرف می زند و از بعضی از آنها یاری می گیرد، از موضع ضعف و ناتوانی نیست؛ این هم یک عنصر برجسته ی دیگر است. این عنصر در همه ی مجاهداتی که رهروان عاشورایی در برنامه ی خود می گنجانند، باید دیده شود. همه ی اقدام های مجاهدت آمیز - چه سیاسی، چه تبلیغی، چه آن جایی که جای فداکاری جانی است - باید از موضع عزت باشد. [ شنبه 90/9/5 ] [ 4:50 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
در ایام کودکى از امام حسین علیه السّلام در باره صداى حیوانات سؤال کردند ؛ چون از شرائط امامت این است که عالم به زبان تمام حیوانات باشد. محمدبن إبراهیم بن الحرث التمیمی عن الحسین (( علیه السلام)) أنه قال: امام علیه السّلام در پاسخ آنان (که حیوانات هنگامى که صدا میکنند چه میگویند) فرمود: - باز مى گوید: اى عالم به خفیّات و اى رفع کننده بلاها! - طاووس مى گوید: خدایا! به خود ظلم کردم و به زینتم مغرور شدم، پس مرا ببخش. - خارپشت مى گوید: خداوند بر عرش خود قرار گرفته است. - خروس مى گوید: هر کس خدا را شناخت او را فراموش نمی کند. - مرغ مى گوید: اى خدایى که بر حقى ، تو بر حقى و سخن تو حق است. یا اللَّه! یا حق! - قرقى مى گوید: به خدا و روز قیامت ، ایمان دارم. - لاشخور مى گوید: به خدا توکل کن که او روزى می دهد. - عقاب مى گوید: هر کس از خدا اطاعت کند ، سختى نمی بیند. - شاهین مى گوید: خداوند ، پاک ، منزه و حقّ است چه حقّى! - جغد مى گوید : انس در دورى نمودن از مردم است. - کلاغ مى گوید: اى روزى دهنده! روزى حلال برسان. - دُرنا مى گوید: خدایا! مرا از شرّ دشمنانم حفظ کن. - لک لک مى گوید: هر کس از مردم فاصله بگیرد، راحت تر است. - اردک مى گوید: آمرزش تو را خواهانم اى خدا! - هدهد مى گوید: چقدر شقى و بدبخت است کسى که گناه می کند. - قمرى مى گوید: اى داناى به اسرار و پنهانها، اى خدا! «یا واحد یا احد یا فرد یا صمد». - کبوتر مى گوید: تویى خدا و غیر از تو خدایى نیست. - زاغ مى گوید: منزّه است کسى که بر او چیزى مخفى نیست. - طوطى مى گوید: یاد خدا باعث مغفرت گناهان است. - گنجشک مى گوید: طلب آمرزش می کنم از گناهانى که خدا را به خشم آورد. - بلبل مى گوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ حقّا حقّا». - کبک مى گوید: قیامت نزدیک است. - بلدرچین مى گوید: اى فرزند آدم! چه چیز تو را از مرگ غافل کرده است. - مرغ شکارى مى گوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ و آله خیرة اللَّه». - چکاوک مى گوید: خدایا! گناهان مؤمنین را ببخش. - کبوتر صحرایى مى گوید: خدایا! اگر مرا نبخشى، بدبخت می شوم. - مرغ عشق مى گوید: «لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ [العلىّ] العظیم». - شتر مرغ مى گوید: معبودى به غیر از خدا نیست. - پرستو هنگام صدا کردن، سوره حمد را می خواند و می گوید: اى قبول کننده توبه کنندگان! اى خدا! حمد و ثنا براى توست. - زرّافه مى گوید: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وحده». - میش مى گوید: مرگ بهترین پند دهنده است. - بزغاله مى گوید: (خدایا!) مرگم را برسان تا گناهانم کم باشد. وقتى که شیر غرش می کند؛ یعنى امر خداوند مهم است مهم. - فیل مى گوید: از مرگ، گریزى نیست. - یوز پلنگ مى گوید: «یا عزیز یا جبّار یا متکبّر یا اللَّه!». - شتر مى گوید: منزّه است خدایى که خوارکننده ستمکاران است. - اسب مى گوید: سبحان ربّنا سبحانه! - گرگ مى گوید: کسى را که خدا حفظ کند، هرگز ضایع نمی گردد. - شغال مى گوید: واى! واى! واى! بر گناهکارى که در گناه کردن، اصرار می نماید. - سگ مى گوید: گناهان، باعث خوارى است. - خرگوش مى گوید: خدایا! مرا هلاک نکن و حمد و ستایش براى توست. - روباه مى گوید: دنیا خانه غرور است. - غزال مى گوید: خدایا! مرا از آزار و اذیت نجات بده. - کرکدن مى گوید: (خدایا) به فریادم برس و الّا هلاک می گردم. - گوزن مى گوید: خداوند مرا کفایت می کند و بهترین وکیل است. - پلنگ می گوید: پاک و منزه است خدایى که با قدرت، عزیز شده است. - مار مى گوید: اى خدا! چقدر شقى و بدبخت است کسى که تو را معصیت می کند. - عقرب مى گوید: بدى، چیز وحشتناکى است. سپس امام علیه السّلام فرمود: تمام مخلوقات خداوند او را تسبیح می کنند. بعد امام این آیه را تلاوت فرمود: [ شنبه 90/9/5 ] [ 4:50 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
مقدمه حادثه ی عاشورا به لحاظ ماهیت ،اهداف و آثار از بزرگ ترین رخدادهای تاریخ بشریت است ؛چرا که قهرمان حادثه ،شخصیتی است چون امام حسین بن علی علیه السلام ،که به منظورحفظ کامل ترین و اخرین دین الاهی ،جان خود را فدا کرد . بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/5 ] [ 4:32 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
بررسی روایات فراوانی روایات مربوط به گریه ی اجزای نظام هستی بر شهادت امام حسین(ع)صل وقوع این رخداد را تردیدناپذیرکرده است ؛ضمن اینکه بعضی از این روایات ،اسناد قابل قبولی نیز دارند .اما در مقام بررسی و تحلیل محتوایی این گروه از روایات چند موضوع شایان توجه است : بقیه در ادامه مطالب [ شنبه 90/9/5 ] [ 4:31 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
10.رخدادهای مربوط به جسم و تربت مطهرامام حسین علیه السلام در تعدادی از روایات ،رخدادهای شگفت و خارق العاده ای درباره ی جسم مطهرامام حسین علیه السلام و نیز تربت و مزار آن حضرت به چشم می خورد .کلیت این روایات پذیرفتنی است زیرا به طرق مختلفی نقل شده اند ،در بیانات معصومان علیهم السلام نیز ریشه دارند ،و همچنین در طول ادوار مختلف تاریخی الف ،قرائت قرآن و سخن گفتن سر مطهر امام علیه السلام چندین گزارش ،گویای آن است که از سر مطهرامام حسین علیه السلام در مسیر کوفه و شام و نیز در این دو شهر ،صدای قرائت آیاتی از قرآن شنیده شده است .گزارش زید بن ارقم -که گویای قرائت قرآن توسط سر مطهر در کوچه های کوفه است - را نقل می کنیم . بقیه در ادامه مطلب [ شنبه 90/9/5 ] [ 4:28 عصر ] [ محمدرضا صرافی نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |